برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 151
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 155
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 106
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 110
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 149
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 349
پناهگاه من تویی؟ تو تکیهگاه منی؟ من خسته و آزردهام...خسته از اینکه انقدر این جمله رو تکرار کردهم...خسته از اینکه بهم حس عذاب وجدان میده. حس اینکه من بدم، من اخم، من دوست بدیام. خسته شدم. واقعاً خسته...حتی دارم فکر میکنم کاش حالا هم سرم شلوغ بود و باز هم فکرم مشغول میبود. ناراحتم میکنی خانم زیبا....
مرا به بازیات راهی بده، من خوب میبازم.....برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 157
پناهگاه من اینجاست...تکیهگاه من کلماتاند...نشستهم و دارم وبلاگم رومیخوندم..که ببینم پارسال این موقع چه حالی داشتم و چقدر خوبه که کلمات هستند...چقدر خوبه که میتوانم بنویسم و کاش این رشته رو قطع نکنم...به نظرم بهتره پرقدرت ادامه بدم و ازحال این روزهام بیشتر بنویسم، انقدر همه چیز رو در خودم حبس نکنم و خودم رو موظف بدونم که حالم خوب باشه...باید بگم که وصال ارتباط مستقیمی با رفع غم ندارد، و واقعاً ندارد، پس انقدر خودت رو اذیت نکن زهرای قشنگ.
شب میام مینویسم چرا عصبانی و غمم...
مرا به بازیات راهی بده، من خوب میبازم.....برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 164
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 142
برچسب : نویسنده : divaanedel بازدید : 127